loading...
کبوتران حرم عشق
سایت اختصاصی برادر بهمن مهدوی افتتاح شد...

سایت شخصی برادر بهمن مهدوی افتتاح شد

نویسنده 90 درصد مطالب این سایت خود آقای مهدوی می باشد و بهانه ای مناسب برای این است که شما بتوانید به طور مستقیم با این مداح اهل بیت که هم مداح و هم شاعر و هم سبک ساز می باشد ارتباط داشته باشید و با او صحبت کنید و خواسته های خود را با این نوکر خوش رفتار در میان بگذارید

سایت اختصاصی برادر بهمن مهدوی:www.bahmanmahdavi.ir

التماس دعا

محفل پر فیض روضه

محفل پرفیض روضه

با حضور:حاج رحمان نوازنی و برادربهمن مهدوی و سایر ذاکران آل الله

زمان:سه شنبه ،یازدهم تیر ماه،همزمان با نماز مغرب و عشا

مکان:کرج-خ چالوس-منطقه یک-خ مطهری-انتهای خ ستارخان-بالاتر از پله ها سمت راست-پلاک 137-منزل برادر بهمن مهدوی

کلب العباس(ع) بازدید : 37 پنجشنبه 28 دی 1391 نظرات (0)

بالای ناقه موی مرا باد می کشید

پایین ناقه چکمه سرم داد می کشید

بالای ناقه زلف گره خورده داشتم

پایین ناقه چادر آزرده داشتم

بالای ناقه غصه ی روبنده داشتم

پایین ناقه عمه ی شرمنده داشتم

بالای ناقه مقنعه ی پاره داشتم

پایین ناقه تاول آواره داشتم

بالای ناقه کاربه تحقیر می کشید

پایین ناقه پهلوی من، تیر می کشید

بالای ناقه غربت گودال دیده ام

پایین ناقه گریه ی خلخال دیده ام

بالای ناقه گرد سرت شاپرک شدم

پایین ناقه نقشه ی راه فدک شدم

بالای ناقه اشک علمدار دیده ام

پایین ناقه کوچه و بازار دیده ام

بالای ناقه خون جگری بود و کعب نی

پایین ناقه دربه دری بود و کعب نی

بالای ناقه خم شدم ازبارغم پدر

پایین ناقه نیمه شبی گم شدم پدر

بالای ناقه شام بلا بود و عمه ام

پایین ناقه طشت طلا بود و عمه ام

بالای ناقه سنگ سرم را شکست و رفت...

پایین ناقه زجر پرم را شکست و رفت....

بالای ناقه بی هدفم پرت کرده است

پایین ناقه نان طرفم پرت کرده است

بالای ناقه حرمله با سنگ زد مرا

پایین ناقه دختراو چنگ زد مرا

بالای ناقه بخت بد آورده داشتم

پایین ناقه چشم وَرَم کرده داشتم

بالای ناقه نیزه ی تو بدبیار بود

پایین ناقه صحبت بُرد قمار بود

بالای ناقه خارجی ام؛ تا صدا زدند!

پایین ناقه پیرزنان عمه را زدند

کلب العباس(ع) بازدید : 45 پنجشنبه 28 دی 1391 نظرات (1)

هر تشنه به جای آب سیلی می خورد

با روی زخون خضاب سیلی می خورد

هر طفل یتیم کز بنی هاشم بود

از آل بنی شراب سیلی می خورد

از آن که به کودکی علی ع شیرش داد

ناموس ابوتراب سیلی می خورد

دلبند علی ع تا که زدرگاه خدا

شیخی ببرد ثواب سیلی می خورد

اسلام بنی امیه جاری شد و زن

با داشتن حجاب سیلی می خورد

قرآن به فراز نیزه قرآن می خواند

هر سوره ی آن کتاب سیلی می خورد

خاکی به سرم که اصغر ع از نی می دید

از قاتل او رباب سیلی می خورد

کلب العباس(ع) بازدید : 85 چهارشنبه 27 دی 1391 نظرات (0)

شرمنده ام دیر آمدم بردند سرت را

تا من رسیدم برده بود انگشترت را

من هر چه میشد سعی کردم ، حیف صد حیف

آنقدر کشید تا پاره کرد پیراهنت را

آیا نمی شد از قفا سر را نبرد

نامرد مگر نشنید آه مادرت را

دستی که موهای سرت راچنگ میزد

اینجا شکسته احترام خواهرت را

اما به زیر آن لگدهایی که خوردم

بوسیدم آخر پاره های حنجرت را

ای کاش بعداز رفتنت میشد ببندم

با معجر خود چشمهای دخترت را

بانیزه چسبیده زمین امکان ندارد

تا که برم من سوی خیمه پیکرت را

کلب العباس(ع) بازدید : 71 چهارشنبه 27 دی 1391 نظرات (0)

ایستادم به بلندی بدنم لرزان شد

زیر خروارِ نی و سنگ تنت پنهان شد

بسکه مبهوت جمال احدیّت بودی

که در آوردن پیراهن تو آسان شد

چقَدَر نیزه فرو رفته به جسمت ، گوئی

گودی قتلگهت تنگ تر از زندان شد

نعل تازه به سم اسب زدن فکر که بود؟

که سراپای تو با سطح زمین یکسان شد

آنقَدَر زیور و خلخال ربودند زما

که به بازار طلا نرخ طلا ارزان شد

کلب العباس(ع) بازدید : 106 چهارشنبه 27 دی 1391 نظرات (0)

کربلا محشر کبری شده است واویلا

خون جگر حضرت زهرا شده است واویلا

گوش در گوش همه لشگریان میگفتند

پسر فاطمه تنها شده است واویلا

از سر نیزه و شمشیر زمین گیر شدی

تیر ها در بدنت جا شده است واویلا

نه فقط بر دهنت نیزه زدند آقاجان

نیزه ای در کمرت تا شده است واویلا

هنر حرمله هم کار به دستت داده

بند بند بدنت وا شده است واویلا

تبر و کعب نی و نیزه و شمشیر ای وای

دور گودال چه غوغا شده است واویلا

به سر بردن راس تو رقابت دارند

به سر نعش تو بلوا شده است واویلا

لگدی زد بدن پاک تو را برگرداند

نکند شمر مهیا شده است... واویلا

میکندخواهر غمدیده تان سجد ه ی شکر

آخر انگشت تو پیدا شده است واویلا

به روی چکمه ی امثال سنان بن انس

موی طفلان تو پیدا شده است واویلا

غیرت الله ، قد وبالای نوامیس شما

سر بازار تماشا شده است واویلا

تا که هرکس چه کسی را به کنیزی ببرد

سر ناموس تو دعوا شده است واویلا

کلب العباس(ع) بازدید : 44 چهارشنبه 27 دی 1391 نظرات (0)

شور

کاشکی توی زیارت نامه ی تو           این دل دیوونمون پر بگیره

خدا کنه دوباره سینه زنیا                تو حرم با صفات سر بگیره

سینه زنم،تا ابد از تو دم می زنم

می دونم دم جون دادنم

میای ارباب بی کفنم(2)

                             آقام(4)حسین(4)(4)

وقتی که غریب و تنها می مونم        نگاهمو به ضریح می دوزم

به خدا اگه به دادم نرسی                توی آتیش گناهام می سوزم

ماه منی،همیشه تکیه گاه منی

توی ظلمت شبهای قبر

آقاجون تو پناه منی(2)

                          آقام(4)حسین(4)(4)

آرزومه توی سینه زنیا                از تو برات زیارت بگیرم

کاش که یه روزی بیام کربلا         از شما اذن شهادت بگیرم

هر چی بشه،نوکرت می مونم همیشه

ولی آقا بگو بدونم

چرا کربلا جور نمیشه(2)

                     آقام(4)حسین(4)(4)

کلب العباس(ع) بازدید : 140 چهارشنبه 27 دی 1391 نظرات (0)

آه حسین (ع)

خیل دشمن ،که تو را سنگ زدند

با لگد بر بدنت چنگ زدند

روی تل بودم و من می دیدم

انس و شمر و سنان،آه، هماهنگ زدند

محمدمهدی عبداللهی

کلب العباس(ع) بازدید : 3394 چهارشنبه 27 دی 1391 نظرات (0)

اتحادِ هزار سرنيزه

بدنش را چه نامرتب كرد

كمك بوريا و مردم دِه

پيكر ِ شاه را مرتب كرد

***

آن طرف در هياهويِ غارت

دختري زير دست و پا ميماند

اين طرف زير ِ تيغ، مظلومي

زير ِ لب "يا غياث" را ميخواند

***

بي هوا نيزه اي به پهلو خورد

نفسش رفت و برنگشت اي واي

جلويِ خواهرش چهل تا نعل

از تن ِ شاه ميگذشت اي واي

***

دختران آه ميكشند، آخر

آهِ اين كودكان اثر دارد

همه گويند جايِ بابا كاش

رويِ ما شمر چكمه بگذارد

***

اي كه شيب الخضيب افتادي

اي كه خَدُّالتَريب افتادي

خواهرت زودتر بميرد كاش

تا نبيند غريب افتادي

***

مادري در طواف قربانگاه

هِي "بُنَيَّ بُنَيَّ" ميگويد

تشنه اي زير ِ نيزه، گه مادر

گه "اُخَيَّ اليَّ" ميگويد

***

آنقدر تشنه بود لبهايش

دست آخر به شمر هم رو زد

نفسش را عجيب بند آورد

نيزه اي كه سنان به پهلو زد

***

شمر آماده يِ بريدن شد

خنجر اما نميبرد اي داد

عاقبت با دوازده ضربه

سر ِ شاه از تنش جدا افتاد

***

جايِ گريه حسين ميبيني؟

خون ز چشمانِ خواهرت جاريست

وقت مغرب رسيده از گودال

همه رفتند شمر ول كن نيست

***

يك طرف مادري حزين ميگفت:

"آنون اولسون" حسين و مي افتاد

يك طرف خواهري صدا ميزد:

"باجون اولسون" حسين و مي افتاد

تعداد صفحات : 22

درباره ما
Profile Pic
کبوتران حرم عشق پیگاه مداحی ها و اشعار برادر بهمن مهدوی می باشد. در ضمن این پایگاه پایگاه اختصاصی ایشان نمی باشد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظرتون بیشتر چی توسایت بذاریم تا رضایتتون بیشتر شه؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 219
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 43
  • بازدید امروز : 76
  • باردید دیروز : 78
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 559
  • بازدید ماه : 1,407
  • بازدید سال : 8,907
  • بازدید کلی : 40,363
  • هیات عاشقان قمر بنی هاشم

    سلام بر شما شیفتگان ارباب بی کفن امیدوارم از مطالب لذت ببرید

    هیات عاشقان قمر بنی هاشم(ع)

    سلام

    امیدوارم مطالب سایت براتون همون چیزی باشه که می خواین

    حتما حتما حتما حتما نظر بدین

    التماس دعا

    یا علی

    ارتباط با برادر بهمن مهدوی

    با سلام...

    برای ارتباط و هماهنگی مجالس خود با برادر بهمن مهدوی از شماره زیر استفاده کنید:

    09362242362

    یا از این آدرس ایمیل استفاده کنید:

    bahmanmahdavi16@yahoo.com

    بهتر است از پیامک استفاده کنید

    امیدوارم از نفس ایشان بهره مند شوید...

    یاعلی