loading...
کبوتران حرم عشق
سایت اختصاصی برادر بهمن مهدوی افتتاح شد...

سایت شخصی برادر بهمن مهدوی افتتاح شد

نویسنده 90 درصد مطالب این سایت خود آقای مهدوی می باشد و بهانه ای مناسب برای این است که شما بتوانید به طور مستقیم با این مداح اهل بیت که هم مداح و هم شاعر و هم سبک ساز می باشد ارتباط داشته باشید و با او صحبت کنید و خواسته های خود را با این نوکر خوش رفتار در میان بگذارید

سایت اختصاصی برادر بهمن مهدوی:www.bahmanmahdavi.ir

التماس دعا

محفل پر فیض روضه

محفل پرفیض روضه

با حضور:حاج رحمان نوازنی و برادربهمن مهدوی و سایر ذاکران آل الله

زمان:سه شنبه ،یازدهم تیر ماه،همزمان با نماز مغرب و عشا

مکان:کرج-خ چالوس-منطقه یک-خ مطهری-انتهای خ ستارخان-بالاتر از پله ها سمت راست-پلاک 137-منزل برادر بهمن مهدوی

کلب العباس(ع) بازدید : 49 سه شنبه 22 مرداد 1392 نظرات (0)

درمحبت گاه بیماری زدرمان بهتر است

یار وقتی نیست حال نابسامان بهتر است

بی محلی های لیلی دار مجنونست آه

گاه دشنام لبی ازگفتن "جان"بهتر است

حسرت اشک جوان ازچشم پیرم میچکد

دربهار آثارباران از زمستان بهتر است

بامژه جاروکشی آستان خوبست لیک

گردگیری با سر زلف پریشان بهتر است

زیر پای یار ما حاجت فراوان ریخته

دست خالی راگرفتن پیش دامان بهتراست

این کرمخانه بعیداست ازگدا خالی شود

هرچه سائل بیشترلطف کریمان بهتراست

گنج را با بردن رنج فراوان میدهند

کربلا را زائر پاره گریبان بهتراست

هر اذان صبح-مارا میبرد پایین پا

بی علی اکبر نخوانیدم مسلمان بهتراست

کلب العباس(ع) بازدید : 55 سه شنبه 04 تیر 1392 نظرات (0)

شعر مرثیه ای حضرت علی اکبر

شاعر:برادر بهمن مهدوی
اوج جوانیت شده آغاز رفتنت
اما تو می روی و منو اشک و دیدنت
احمد نرفت چون که هنوز اکبری که هست
افسوس میخورم که چه کم بود ماندنت
آخر تو می روی و منم می روم علی
آنوقت رفتی و پدرت دید رفتنت
اما خدا کند که نبینم که نیزه ها
چسبانده روی خاک زمین جسم و پیکرت
اینها که پست بودنشان بی نهایت است
آنقدر بد زدند که کردند پرپرت
حالا که تکه های تو چسبیده روی خاک
ای کاش ساده بود علی جمع کردنت
اما خلاصه ی همه ی حرف های من
بعد از شهادتت پدرت بود در برت
بعد از پسر که کار پدر سخت میشود
دشمن سر مرا به سر نیزه میزند

کلب العباس(ع) بازدید : 38 چهارشنبه 08 خرداد 1392 نظرات (0)

بگو هنوز برایت کمی توان مانده

بگو هنوز برای حسین جان مانده ؟

فقط برای نمازی کنار بابا باش

هنوز نیمه ای از روز تا اذان مانده ...

نسیم هم بدنت را به دست می گیرد

شبیه مشت پری که در آشیان مانده

شدی شبیه اناری که دانه دانه شده

کمی به خاک و کمی دست باغبان مانده

حساب آنچه که مانده است از تو مشکل نیست

دوباره میشمرم چند استخوان مانده

قرار نیست پدر جان دهد کنار پسر

هنوز نوبت گودال و ... ساربان مانده

قرار نیست فقط عمه ات بماند و من

ببینی اش که میان حرامیان مانده

کمی به روی سرم باشد و میان حرم

که چند دختر نوپا به کاروان مانده

بدون تو بِدَود چند بار تا گودال

ببیندم که نگاهم به آسمان مانده

کمان حرمله تیری به سینه ام زده است

به چند جا اثر نیزه ی سنان مانده

نشسته شمر و عرق می چکد ز پیشانیش

برای ضربه ی آخر نفس زنان مانده

کلب العباس(ع) بازدید : 33 چهارشنبه 08 خرداد 1392 نظرات (0)

انگار بنا نیست سری داشته باشی

سر داشته باشی ، جگری داشته باشی

انگار بنا نیست که از میوه ي باغت

اندازه کافی ثمری داشته باشی

انگار بنا نیست که ای پیر محاسن

این آخر عمری پسری داشته باشی

ای باد به زلف علیِّ اکبر ِ لیلا

مدیون حسینی نظری داشته باشی

میمیرم اگر بیش از این ناز بریزی

بگذار که چندی پدری داشته باشی

تو از همه ي آينه ها پيش تريني

تكثير شدي بيشتري داشته باشي

رفتی و نگفتی پدرت چشم به راه است

از من تو نباید خبری داشته باشی؟

بی یار اگر آمده ام پیش تو گفتم

شاید بدن مختصری داشته باشی

چه خوب به هم نیزه تو را دوخت و نگذاشت

تا پیکر پاشیده تری داشته باشی

با نیم عبا بردن این جسم بعید است

باید که عبای دگری داشته باشی

کلب العباس(ع) بازدید : 66 دوشنبه 09 بهمن 1391 نظرات (1)

 

بهار قلب من اذان بگو، مؤذن حرم اذان بگو

تمام حاصلم اذان بگو، علي اكبرم اذان بگو

اللهاكبر، اين صدا، صداي اذان است يا شهادتين است

اين تن شهيد پيمبر، يا پسرِ حسين است

رو دامن خشك صحرا، رودي پراز خونه

كهاز چشمام روونه

وقتي با چشمام ميبينم، مركب، تنت رو

روي خاكا ميكشونه

تو قتلگاه خونينت عمر من سراومد

تو دست و پا زدي و از دستم، كاري بر نيومد

پسرم، عمه ميميره،پاشو بريم خيمه

بابا دستاتو ميگيره، پاشو بريم خيمه

عليابن حسين ابنعلي

***

شبيه مادرم زهرا شدي

شبيه يك عقاب نيمهجان

به وسعت همه صحرا شدي

اللهاكبر، اين چه حالتیست كه وقتي

ميزنم صدايت

ميتپد به روي دل خاك، قطعه قطعههايت

شكسته پيش نگاهم، سرو، بلندي كه

عصاي پيريام بود

كجا برم بعد چشمات، چشمي كه شهلاي

شب دلگيريام بود

نفس كشيدن شد بابا بعد تو چه مشكل

گرفته راه نفسهامو خندههاي قاتل

آبرو بخر باباجون، پاشو بريم خيمه

منو هم ببر بابا جون،پاشو بريم خيمه

پسرم، عمّه ميميره، پاشو بريم خيمه

بابا دستات ميگيره، پاشو بريم خيمه

***

ببين علی كه شيون ميكند، چگونه عمة صبور تو

سر همه پر از خاك عزاست

حتي عموي پرغرور تو

اللهاكبر، اين چه سرنوشت عجيبيست

آخر اين چه داغيست

از تو و تن تو فقط چند تك ستاره باقيست

بيايد كمك، اي جوونا، اينجا تو باغ من

پر از برگ خزونه

بياييد ببينيد، كه اينجا، اكبر

دلاتونو به آتيش ميكشونه

براي درد بي­درمونم دوا بياريد

براي تشييع اين پيكر، عبا، بياريد

پسرم، غنچهها مُردن، پاشو بريم خيمه

جوونا، عبا اوردن، پاشو بريم خيمه

کلب العباس(ع) بازدید : 66 پنجشنبه 05 بهمن 1391 نظرات (0)

 

مُردم ز بس که بر بدنت بوسه می زنم
بر کام خشک خنده زنت بوسه می زنم

بر زلف خون پر شکنت شانه می کشم

بر زخمهای دل شکنت بوسه می زنم

بوی تو می دهند دم دشنه ها ببین

بر نیزه های زخم،زنت بوسه می زنم

شاید لبی گشوده و بابا بخوانیم

قامت خمیده بر دهنت بوسه می زنم

هر سو دویده و تن تو جمع می کنم

بر تکه تکه های تنت بوسه می زنم

آرام تا به روی عبا می گذارمت

همراه عمه بر کفنت بوسه می زنم

ای خاک بر سرم که تو در خاک خفته ای

مردم ز بس که بر بدنت بوسه می زنم

کلب العباس(ع) بازدید : 32 یکشنبه 24 دی 1391 نظرات (0)

این نیزها که روی تنت قد کشیده اند

انگار تیغ روی محمد کشیده اند

تا اینکه خوب خوب جدایت کنند آه

هر گوشه هر طرف که نباید کشیده اند

بالای زین بمان که وگرنه به رسم کفر

اینها اگر سوار بیفتد... کشیده اند

"فزت و رب کرب و بلا " را بخوان که باز

این ابن ملجمان همگی قد کشیده اند

حتماً نماز شکر ادا کرده اند چون

تکبیرهای ممتد و بی حد کشیده اند

حالا فرشته های خدا هم قلم به دست

بر تکه تکه های توگنبد کشیده اند

از پا نشستم از غم و پائین پای من

تنها برای توست که مرقد کشید ه اند

کلب العباس(ع) بازدید : 38 جمعه 08 دی 1391 نظرات (0)

 

اي ياس غرق خونم

پيمبر جوونم

(علي جانم)3 عليجان

لبريزه از ابراي غم، هواي گرية من

ميپيچه تو اين سرزمين صداي گرية من

آه اي گل محمدي، تن تو شد با تيغ و نيزه پرپر

ديگه نداره روي تو شباهتي به چهرة پيمبر

شده نصيب بابا چشمي كه مثل درياست

لبي كه غرق آهه، دلي كه اربا ارباست

روي تو لالهگونه

موي تو غرق خونه

با چشم گريون، قلب خون، كنار تو ميشينم

هرجا كه چشم ميگردونم، تن تو رو مي­بينم

بابا، سلام آخرت دل منو

لبريز درد و غم كرد

كاري كه تيغ و نيزه با تن تو كرد

تن تو با دلم كرد

تو موج غصه بابا كنار تو ميميره

اگر كه عمه زينب، سراغتو ميگيره

شب هشتم محرم...هیات عاشقان قمر بنی هاشم...خوانده شده توسط برادر بهمن مهدوی

درباره ما
Profile Pic
کبوتران حرم عشق پیگاه مداحی ها و اشعار برادر بهمن مهدوی می باشد. در ضمن این پایگاه پایگاه اختصاصی ایشان نمی باشد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظرتون بیشتر چی توسایت بذاریم تا رضایتتون بیشتر شه؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 219
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 82
  • آی پی دیروز : 18
  • بازدید امروز : 137
  • باردید دیروز : 23
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 137
  • بازدید ماه : 371
  • بازدید سال : 7,871
  • بازدید کلی : 39,327
  • هیات عاشقان قمر بنی هاشم

    سلام بر شما شیفتگان ارباب بی کفن امیدوارم از مطالب لذت ببرید

    هیات عاشقان قمر بنی هاشم(ع)

    سلام

    امیدوارم مطالب سایت براتون همون چیزی باشه که می خواین

    حتما حتما حتما حتما نظر بدین

    التماس دعا

    یا علی

    ارتباط با برادر بهمن مهدوی

    با سلام...

    برای ارتباط و هماهنگی مجالس خود با برادر بهمن مهدوی از شماره زیر استفاده کنید:

    09362242362

    یا از این آدرس ایمیل استفاده کنید:

    bahmanmahdavi16@yahoo.com

    بهتر است از پیامک استفاده کنید

    امیدوارم از نفس ایشان بهره مند شوید...

    یاعلی