loading...
کبوتران حرم عشق
سایت اختصاصی برادر بهمن مهدوی افتتاح شد...

سایت شخصی برادر بهمن مهدوی افتتاح شد

نویسنده 90 درصد مطالب این سایت خود آقای مهدوی می باشد و بهانه ای مناسب برای این است که شما بتوانید به طور مستقیم با این مداح اهل بیت که هم مداح و هم شاعر و هم سبک ساز می باشد ارتباط داشته باشید و با او صحبت کنید و خواسته های خود را با این نوکر خوش رفتار در میان بگذارید

سایت اختصاصی برادر بهمن مهدوی:www.bahmanmahdavi.ir

التماس دعا

محفل پر فیض روضه

محفل پرفیض روضه

با حضور:حاج رحمان نوازنی و برادربهمن مهدوی و سایر ذاکران آل الله

زمان:سه شنبه ،یازدهم تیر ماه،همزمان با نماز مغرب و عشا

مکان:کرج-خ چالوس-منطقه یک-خ مطهری-انتهای خ ستارخان-بالاتر از پله ها سمت راست-پلاک 137-منزل برادر بهمن مهدوی

کلب العباس(ع) بازدید : 65 پنجشنبه 16 خرداد 1392 نظرات (0)


می رسید از قله های کوه نور

از بلندای تشرف در حضور

فرش استقبال راهش می شدند

هر چه جن و هر چه انس و هر چه حور

کوه ها هم در تشهد آمدند

از تجلایی که شد در کوه نور

او چراغ شرع را آورده بود

بر سر این جاده های سوت و کور

تزکیه می داد روح خاک را

چشمه چشمه با سخن های طهور

مثل دریا رودها را جمع کرد

رودهایی از قبایل های دور

وحی می آرود تا آنجا که عقل

در خودش می کرد احساس شعور

شرح صدرش را کسی تخمین نزد

تا بفهمد کیست این سنگ صبور

و کتابی بود با خط خدا

تا بشر خود را کند با آن مرور

ای کتاب قل هو الله احد

لم یلد یولد و لم کفوا احد

تا شعاع مهرت عالم تاب شد

مهربانی از خجالت آب شد

این زمین دیگر کویر تشنه نیست

زنده شد، آباد شد، شاداب شد

فارغ از نسل و نژاد و رنگ و بو

هر غلامی با تو بود ارباب شد

تو همانی که بلال مسجدت

گل عرق هایش گلاب ناب شد

هر که با تو با علی راضی نشد

وصل بر دریا نشد مرداب شد

از زلال چشمه های وحی تو

تشنه ای همچون علی سیراب شد

این علی که مست پیغمبر شده

با دعای مصطفی حیدر شده

بعد از این افسار دنیا دست تو

ضرب و جمع و کسر و منها دست تو

بعد از این دین های دنیا باطل است

دین آدم تا به خاتم دست تو

هل اتی که شرح زهرا و علیست

گشته نازل منتها با دست تو

سیزده ماهند در منظومه ات

گردش این سیزده تا دست تو

فوق ایدیهم تویی یا مصطفی

هیچ دستی نیست بالا دست تو

رحمه للعالمین تنها تویی

پس حساب روز فردا دست تو

پرچم حمد خدا دست علیست

اختیار پرچم اما دست تو

هر چه ما داریم دست فاطمه است

چون که باشد دست زهرا دست تو

تو خودت گفتی حسینت از من است

پس حسین و کربلا ها دست تو

جلوه کردی در علی اکبر ولی

جلوه های این تماشا دست تو

دست تو دست خداوند است و بس

سهم ما یکبار لبخند است و بس

از حرا می آیی و جان می بری

روی دوشت بار قرآن می بری

سفره می اندازی و در خانه ات

مثل ابراهیم مهمان می بری

گاه موسی می شوی و با خودت

آیه های آل عمران می بری

گاه کشتی می شوی و نوح را

از دل امواج طوفان می بری

گاه از شوق علی می باری و

شوق خود را زیر باران می بری

نیمه شب ها روی دوش مرتضی

نان و خرمای یتیمان می بری

گاه در سلمان تنزل می کنی

عشق حیدر را به ایران می بری

گاه یاد بضعه ات می افتی و

زیر لب نام خراسان می بری

می رسد روزی که خود می آیی و

یوسف ما را به کنعان می بری

ای سحر خیز مدینه العجل

ای شفای زخم سینه العجل

ای سرای چشم هایت با صفا

امتداد چشم هایت تا خدا

غار تاریک مرا روشن کنید

مرده ام در بین این ظلمت سرا

لیله المحیای شب های حسین

ای رسول گریه های کربلا

کاروان سمت محرم می رود

کاش من هم جا نمانم از شما

از همان سر نیزه ای که می چکید

خون تازه روی خاک کوچه ها

سنگ ها آمد... سری افتاد وای

خواهری می گشت زیر دست و پا

یک گلی گم کرده بود ای وای من

عمه شد آن جا کبود ای وای من








































کلب العباس(ع) بازدید : 241 پنجشنبه 16 خرداد 1392 نظرات (0)

دانلود سینه زنی بی نهایت زییای واحد سنگین با صدای حاج رحمان نوازنی

سبک سازان حاج رحمان نوازنی و برادر بهمن مهدوی

شعر:

می خوام برم تا خیمه ها          رخت اسیری تن کنم

یه تیکه معجر بیارم                  جسم تورو کفن کنم

به من بگو،کهنه پیراهنت کجاست؟

عمامه ی پیغمبرت دست کیاست؟

لب هات ولی دور از همه گرم دعاست

وای پاشو بریم     منو از تو این همهمه ببر

پاشو خواهرو       زیر جادر فاطمه ببر

تا نجوشیده         رگ غیرت علقمه ببر


بی نهایت زیبا و جانسوز

برای دانلود کلیک کنید


کلب العباس(ع) بازدید : 38 پنجشنبه 16 خرداد 1392 نظرات (0)

لب نگار که باشد رطب حرام بود

زمان واجبمان مستحب حرام بود

فقیه نیستم اما به تجربه دیدم

بدون عشق مناجات شب حرام بود



کلب العباس(ع) بازدید : 39 پنجشنبه 16 خرداد 1392 نظرات (0)

چقدر پنجره را بی بهار بگذاری ؟

و یا نیایی و چشم انتظار بگذاری

مگر قرار نشد شیشه ای از آن می ناب

برای روز مبادا کنار بگذاری ؟

بیا که روز مبادای ما رسید از راه

که گفته است که ما را خمار بگذاری ؟

درین مسیر و بیابانِ بی سوار خوشا

به یادگار خطی از غبار بگذاری

گمان کنم تو هم ای گل بدت نمی آید

همیشه سر به سر روزگار بگذاری

نیایی و همه ی سر رسیدهامان را

مدام چشم به راه بهار بگذاری

جواب منتظران را بگو چه خواهی داد

همین بس است که چشم انتظار بگذاری ؟

به پای بوس تو خون دانه می کنیم و رواست

که نام دیگر ما را انار بگذاری

گمان کنم وسط کوچه ی دوازدهم

قرار بود که با ما قرار بگذاری

چراغ بر کف و روشن بیا، مگر داغی

به جان این شب دنباله دار بگذاری


کلب العباس(ع) بازدید : 57 پنجشنبه 16 خرداد 1392 نظرات (0)

در کار ِ عشق دوری و هجران به ما رسید

یوسف که رفت غُصّه ي کنعان به ما رسید

ما سال ها پای وصالت گریستیم

یعقوب وار دیده ی گریان به ما رسید

با زلفِ خویش زلفِ دلم را گِره بده

شاید هوای زلفِ پریشان به ما رسید

باید کویر میشدم و خشک میشدم

کردی دعا و این همه باران به ما رسید

یک لحظه چشم از دلِ بی تاب برندار

دور از تو غم، به سرعتِ طوفان به ما رسید

از ما همیشه دردسر ما به تو رسید

از تو همیشه رحمت و احسان به ما رسید

دل های ما کنار ِ شما آبرو گرفت

آقا  چقدر از کرَمَت نان به ما رسید

ما بابِ میل تو نشدیم عاقبت ولی

لطف تو هر دقیقه و هر آن به ما رسید

خوب است وقت روضه تو مارا خبر کنی

شاید نوای آن دلِ سوزان به ما رسید

یکبار هم از نیابت ما کربلا برو

توفیق هرچه هست ز جانان به ما رسید

کار ِ تو و دعایِ تو و رحمتِ تو بود

حبِّ رقیه ای شدن آسان به ما رسید

کلب العباس(ع) بازدید : 72 پنجشنبه 16 خرداد 1392 نظرات (0)
کلب العباس(ع) بازدید : 43 پنجشنبه 16 خرداد 1392 نظرات (0)

همای نور شده راه مكه را پویید

به آب چشمۀ زمزم، زبان و دل شویید

سپس به زمزمۀ لا اله الا الله

دهید دست به هم لا شریك له گویید

ز خَلق بانگ هو الهو جدا جدا شنوید

درون كعبه ز بت‌ها خدا خدا شنوید

به چشم دل همه جا نقش جای پای خداست

به نی نوای وجودم چو نی، نوای خداست

الا تمام جهان گوش، گوش تا شنوید

زبان، زبان محمد، صدا صدای خداست

ز كوه و سنگ و ز هامون دعای دل شنوید

ندای ختم رسل از حرای دل شنوید

فرشتگان همه در دستشان صحیفۀ نور

جهانیان شده غرق نشاط و مست و سرور

ز قبضه قبضۀ خاك حجاز می‌شنوم

كه ای تمام پری چهره گان زنده به گور

طلوع صبح سفید شما مبارك باد

محمد آمده عید شما مبارك باد

به جسم مردۀ هستی دمیده جان امروز

مكان شده یم انوار لامكان امروز

طلوع كرده ز غار حرا مگر خورشید

و یا زمین شده مسجود آسمان امروز

رسد ز كوه و در و دشت و بام و نخل و گیاه

صدای اشهد ان لا اله الا الله

جهان بهشت وصال محمد است امشب

چراغ ماه، بلال محمد است امشب

زمین مكه گل انداخته ز بوسه نور

خدیجه محو جمال محمد است امشب

در آسمان و زمین این ترانه گشته علم

بخوان به نام خدایت كه آفرید قلم

الا تمامی خلق خدا به هوش، به هوش

محمد است كه گوید سخن، سرا پا گوش

كه فرد فرد شما را بود دو رشته به دست

و یا دو كوه بلند امانت است به دوش

محمدی كه دو عالم گواه عصمت اوست

همه سفارش او در كتاب و عترت اوست

کلب العباس(ع) بازدید : 41 پنجشنبه 16 خرداد 1392 نظرات (0)

ای گل سر سبد طایفه آقاها

ای بزرگ همه بی مثل و همتاها

هرکسی دید تو را مست شده و خانه خراب

تشنه دیدن تو میکده ها صهباها

نمک روی تو دیوانه کند مجنون را

کشته و مرده رویت همه لیلاها

پیش اعجاز دو چشمان سیاهت آقا

شده بی رنگ حنای همه عیساها

هر که امروز گرفتار نگاهت گردید

نکند وحشتی از بی کسی فرداها

شعبه عرش شده از قدم تو دنیا

هر کجا حرف شود از تو بهشت است آنجا

با تو شد روز تر از روز شب غربت ما

شده نایود غم بی کسی و غربت ما

مثل هر کس که کسی هست میان عالم

شد گدایی درِ خانه تو عادت ما

ما نبودیم اگر که تو نبودی آقا

هست زیر سر تو آمدن و خلقت ما

سنگ خوردی تو که ما خدعه شیطان نخوریم

خون دل خوردن تو گشت همه ثروت ما

گوشه کوچکی از چشمه لطفت این است

نوکری تو و اولاد تو شد قسمت ما

ما مسلمان شده دختر و داماد توایم

نسل در نسل همه آدم اولاد توایم

عقل و هوش همه ی خلق شده حیرانت

به فدای تو و توحید تو و عرفانت

آن قدر عاشق تو هست خدایت آقا

که به قرآن خودش خورد قسم بر جانت

دم به دم مکتب تو حرف جدیدی دارد

همه علم خلاصه شده در قرآنت

مرده را گوشه نگاه تو مسیحا سازد

کرده دیوانه مرا معجزه چشمانت

دشمنت هم ز تو جز رحمت و ایثار ندید

خوش به حال دل آن کس که شد از یارانت

در سماوات و زمین و ملک و جن و بشر

ما ندیدیم کسی را ز شما خاکی تر

تو همه دلخوشی روز و شب دنیایی

همه هستند غلام و تو فقط آقایی

پرچم هیچ کس اندازه تو بالا نیست

محشری بی مثلی معجزه ای غوغایی

کار ما هست فقط عشق به تو ورزیدن

کار تو هست فقط دلبری و لیلایی

چه مقامی به تو داده است خدایت آقا

دلخوشی علی و زندگی زهرایی

چه قدر عشق میان تو و زهرایت بود

تو شدی فاطمی و فاطمه شد بابایی

رفتی و قامت زهرای جوان تو خمید

نود و پنج شب از درد به خود می پیچید

کلب العباس(ع) بازدید : 65 چهارشنبه 15 خرداد 1392 نظرات (0)

دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت

از بال من شکسته ترین آفرید و رفت

خون گلوی زیر فشارم که تازه بود

با یک اشاره روی لباسم چکید و رفت

بد کاره ای به خاک مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگی ام را شنید و رفت

راضی نشد به بالش سختی که داشتم

زنجیرهای زیر سرم را کشید و رفت

شاید مرا ندیده در آن ظلمتی که بود

با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت

روزم لگد نخورده به آخر نمی رسید

با درد بود اگر شب و روزم رسید و رفت

دیروز صبح با نوک شلاق پا شدم

پلکم به زخم رو زد و در خون طپید و رفت

از چند جا ضریح تنم متصل نبود

پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت

تابوت از شکستگی ام کار می گرفت

گاهی سرم به گوشه ی دیوار می گرفت

علی اکبر لطیفیان

تعداد صفحات : 22

درباره ما
Profile Pic
کبوتران حرم عشق پیگاه مداحی ها و اشعار برادر بهمن مهدوی می باشد. در ضمن این پایگاه پایگاه اختصاصی ایشان نمی باشد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظرتون بیشتر چی توسایت بذاریم تا رضایتتون بیشتر شه؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 219
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 43
  • بازدید امروز : 198
  • باردید دیروز : 78
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 681
  • بازدید ماه : 1,529
  • بازدید سال : 9,029
  • بازدید کلی : 40,485
  • هیات عاشقان قمر بنی هاشم

    سلام بر شما شیفتگان ارباب بی کفن امیدوارم از مطالب لذت ببرید

    هیات عاشقان قمر بنی هاشم(ع)

    سلام

    امیدوارم مطالب سایت براتون همون چیزی باشه که می خواین

    حتما حتما حتما حتما نظر بدین

    التماس دعا

    یا علی

    ارتباط با برادر بهمن مهدوی

    با سلام...

    برای ارتباط و هماهنگی مجالس خود با برادر بهمن مهدوی از شماره زیر استفاده کنید:

    09362242362

    یا از این آدرس ایمیل استفاده کنید:

    bahmanmahdavi16@yahoo.com

    بهتر است از پیامک استفاده کنید

    امیدوارم از نفس ایشان بهره مند شوید...

    یاعلی