loading...
کبوتران حرم عشق
سایت اختصاصی برادر بهمن مهدوی افتتاح شد...

سایت شخصی برادر بهمن مهدوی افتتاح شد

نویسنده 90 درصد مطالب این سایت خود آقای مهدوی می باشد و بهانه ای مناسب برای این است که شما بتوانید به طور مستقیم با این مداح اهل بیت که هم مداح و هم شاعر و هم سبک ساز می باشد ارتباط داشته باشید و با او صحبت کنید و خواسته های خود را با این نوکر خوش رفتار در میان بگذارید

سایت اختصاصی برادر بهمن مهدوی:www.bahmanmahdavi.ir

التماس دعا

محفل پر فیض روضه

محفل پرفیض روضه

با حضور:حاج رحمان نوازنی و برادربهمن مهدوی و سایر ذاکران آل الله

زمان:سه شنبه ،یازدهم تیر ماه،همزمان با نماز مغرب و عشا

مکان:کرج-خ چالوس-منطقه یک-خ مطهری-انتهای خ ستارخان-بالاتر از پله ها سمت راست-پلاک 137-منزل برادر بهمن مهدوی

کلب العباس(ع) بازدید : 49 یکشنبه 24 دی 1391 نظرات (0)

همینکه سمت نگاهش به قتلگاه افتاد

 

دلش شکست و دوباره به آه آه افتاد

 

دوباره زلزله ای بین بارگاه افتاد

 

اگر غلط نکنم کوه صبر راه افتاد

 

 

 

ولی چه کوه عجیبی چقدر خم شده است

 

چقدر دور و برش رشته کوه کم شده است

 

 

 

بلند شد؛به زمین خورد و گفت یادت هست

 

چگونه قامت رعنای خواهر تو شکست

 

مرا به خاک زد و روی سینه تو نشست

 

تو را به نیزه کشید و مرا به محمل بست

 

 

 

عصای پیری خواهر! قدم خمیده شده

 

شبیه قامت مادر! قدم خمیده شده

 

 

 

توای مسافر نیزه ! چه خوش سفر بودی

 

جلوی محمل ما مثل یک سپر بودی

 

اگر چه بر سر نی یا که طشت زر بودی

 

در این سفر همه جا منشاء اثر بودی

 

 

 

سرت به جای سرما چه سنگ ها می خورد

 

چقدر جای حرم سنگ بی هوا می خورد

 

 

 

مرا پس از تو به  بازار شام ها بردند

 

چقدر در وسط ازدحام ها بردند

 

برای سنگ زدن زیر بام ها بردند

 

 مرا به مجلس لقمه حرام ها بردند

 

 

 

شراب خورد و تو را ازخجالت آبت کرد

 

حرام زاده تو را خارجی خطابت کرد

 

 

 

حرام ها! حرمت را عذاب می کردند

 

برای بردن سرها شتاب می کردند

 

 و خنده بر دل زار رباب می کردند

 

به پیش تشنه لبان آب آب می کردند

 

 

 

به تشنگان پر احساس وای خندیدند

 

به مشک پاره عباس وای خندیدند

 

 

 

امام دوم این کربلا امامت کرد

 

که قافله زسفر آمد و اقامت کرد

 

اگر چه بر سر ناقه ولی قیامت کرد

 

چقدر جان به فدای تو و خیامت کرد

 

 

 

امام ناقه نشینم! اسیریم را دید

 

و لحظه لحظه ی احساس پیریم را دید

 

 

 

امام ناقه نشینم اسیر تر شده بود 

 

در این سفرزمنم  پیرتر شده بود

 

لبش هم از لب خشکم کویرتر شده بود

 

ولی به شام کمی سر به زیرتر شده بود

 

 

 

همینکه راس تو دراین مسیر می افتاد

 

سرش شبیه شما سر به زیر می افتاد

 

 

 

ببین که وعده نمودم چه زود برگشتم

 

ببین که سوختم و مثل عود برگشتم

 

از آتش دل خیمه چو دود برگشتم

 

سپید بودم و حالا کبود برگشتم

 

 

 

کبودی تنم از زخم تو فزون تر نیست

 

کبودیم که به اندازه های مادر نیست

 

 

 

در آن غروب که راس ستاره را بردند

 

به خیمه ها چقدر گوشواره را بردند

 

و چادری که شده پاره پاره را بردند

 

و پشت خیمه سر شیرخواره را بردند

 

 

 

اگر چه با سر این طفل همسفر شده ایم

 

هزار مرتبه مردیم و زنده تر شده ایم

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
کبوتران حرم عشق پیگاه مداحی ها و اشعار برادر بهمن مهدوی می باشد. در ضمن این پایگاه پایگاه اختصاصی ایشان نمی باشد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظرتون بیشتر چی توسایت بذاریم تا رضایتتون بیشتر شه؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 219
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 43
  • بازدید امروز : 205
  • باردید دیروز : 78
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 688
  • بازدید ماه : 1,536
  • بازدید سال : 9,036
  • بازدید کلی : 40,492
  • هیات عاشقان قمر بنی هاشم

    سلام بر شما شیفتگان ارباب بی کفن امیدوارم از مطالب لذت ببرید

    هیات عاشقان قمر بنی هاشم(ع)

    سلام

    امیدوارم مطالب سایت براتون همون چیزی باشه که می خواین

    حتما حتما حتما حتما نظر بدین

    التماس دعا

    یا علی

    ارتباط با برادر بهمن مهدوی

    با سلام...

    برای ارتباط و هماهنگی مجالس خود با برادر بهمن مهدوی از شماره زیر استفاده کنید:

    09362242362

    یا از این آدرس ایمیل استفاده کنید:

    bahmanmahdavi16@yahoo.com

    بهتر است از پیامک استفاده کنید

    امیدوارم از نفس ایشان بهره مند شوید...

    یاعلی